گفتاری در باب مفاهیم و اصطلاحات علم جنسیت
گفتاری در باب مفاهیم و اصطلاحات علم جنسیت
امروزه اگر بخواهیم درباره مفاهیم اجتماعی صحبت کرده یا کار کنشگری کنیم، محکوم به ارائه توصیفات و توضیحات مبسوط نظری پیش از آنیم؛ و البته که چه محکومیت مفید و مؤثری چرا که همواره حوزههای حساس کنشگری به خصوص در جوامعی چون جامعه ایران که ملغمهای از عادات و سنن و شرعیات غلیظ و عمیقِ تاریخمندند، از نبود توضیحات لازم که چرایی بایستی فعالیت در آن باره را تفهیم میکنند، متضرر شدهاند. به خصوص امروزه که نیل به اهداف اجتماعی مستلزم همکاری و همراهی افراد از بخشهای کنشگری، دانشگاهی و سیاسی است.
هنگامی که از علم و حوزه جنسیت سخن میگوییم، از آن چه حرف میزنیم که نه مربوط به یک شخص خاص بلکه در بر گیرند تمامی افراد بشری است که از دوره هوشمندی به انسان بدل شدهاند و بر اساس جنس زیست شناختی خود، حقوق و وظایفی ساده و به نسبت پیش روی تاریخ، پیچیدهتر پیدا کردهاند. به زبان، ساده مشغول به انجام کارهایی شدهاند بر اساس مشخصات فیزیکیشان به آنها القاء شده است. سادهترین شکل این تقسیم بندی را میتوان در آرای مارکسیستها، به خصوص فمینیستهای مارکسیست درباره مفهوم تقسیم کار جنسی یافت. آن چه که بعداً با عنوان تحمیل سپهر عمومی به مردان و سپهر خصوصی به زنان از آن یاد میشود که صحبت مفصل درباره آن به مطالب بعدی موکول میشود.
در علم جنسیت، سر و کار افراد با فرمولی واحد است که در طی تاریخ زیست بشری ثابت بوده اما شکل و شمایل متفاوت به خود گرفته است؛ آن چه که آن ماری نوبلز، پژوهشگر دانشگاه موناش استرالیا، در مقالهای با عنوان “تفاوت جنس و جنسیت چیست” که در سال 2005 آن را به انتشار رسانده، چنین تعریف کرده است:
- زن: عنصر مادینگی + نقشهای اجتماعی زنانه
- مرد: عنصر نرینگی + نقشهای اجتماعی مردانه
با اجماع همین دو فرمول ساده اما پر از معنا به یک فرمول میتوان به عمق مفاهیم جنس و جنسیت دست یافت. اما پیش از آن لازم است تا این نکته گفته شود که مقصود نوبلز از مادینگی و نرینگی دارا بودن فیزیک و جسم زیست شناختی مادینه و نرینه یعنی داشتن اندام داخلی و خارجی مربوط به هر جنس است؛ مد نظر داشته باشیم که این تعاریف و تخفیف جنس و جنسیت به نر و ماده و مرد و زن در علم جنسیت پست مدرن امروز مورد پذیرش نیست و همین مسئله موجب گستردگی هر چه بیشتر این علم در دهههای اخیر شده که آغاز آن به وقوع انقلاب جنسی در قاره آمریکا باز میگردد.
اگر جنس به تفاوتهای زیست شناختی مردان و زنان ناظر باشد، جنسیت، نشانگر برداشتهای روانشناختی و فرهنگی و اجتماعی از این تفاوتهاست (محمدی اصل، 1388).
پس جنس، مفهومی زیست شناختی و فیزیولوژیک است که همراه دیگر خصائص جسمی از بدو تولد با آدمی زاده میشود. مفهومی که درباره حیوانات غیر هوشمند نیز استفاده میشود. دارا بودن اندام جنسی نرینه یا مادینه.
اما جنسیت چیست؟ جنسیت به مثابه جنبههای روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی مرد بودن و زن بودن انگاشته میشود )کسلر و مکنا، 1987). به عبارت دیگر، جنسیت نمود ویژگیهای مردان و زنان در مواجهه با زندگی اجتماعی و فرهنگ از طریق اجتماعی شدن است. این مفهوم از جنسیت، برای شروع بسیار محدود میباشد. چنان که خواهیم دید حتی آنهایی که به وجود تفاوتهای مهم زیست شناختی یا ژنتیکی در زنان و مردان باور دارند، قبول دارند که این گونه تفاوتهای طبیعی و اجتماعی را نمیتوان به وضوح از هم جدا کرد. دانشمندان همه رشتهها در مییابند که این تفاوتها، قلمروهای جداگانهای نیستند (سفیری، ایمانیان، 1388).
بر اساس این تعریف میتوان جنسیت را آن چیزی دانست که حیوانات هوشمند یا انسانها را در اجتماع به دستههای مختلف که البته هنوز زنان و مردان دو دسته اصلی و اکثریت محسوب میشوند، تقسیم میکند. جنسیت آن چیزی است که بر اساس جنس آدمی تعریف شده و وی را ملزم به دارا بودن حقوق و وظایف خاص و انجام امور و کارهای خاص میکند. جامعه از طریق روند جامعه پذیری، به افراد میآموزد که با جسمی نرینه یا مادینه متولد شدهاند و بر اساس آن باید به چه علاقههایی دست یابند، چه سلایقی را باید در خود تقویت کنند، چه حقوقی دارند و این حقوق در متن قوانین چه طور تعریف شده و همچنین مجاز و ملزم به انجام چه کارهایی در زندگیشان هستند. جامعه پذیری سکسیست یا جنسگرایانه یا جنس زده، افراد را بیش و پیش از هر چیز به دو دسته جنسی تقسیم کرده و در واقع با ایجاد چنین مناسباتی، اعمال کنترل اجتماعی بر آنان را سهلتر میکند.
جنسیت معرف باورها و رفتاری است که مرد بودن یا زن بودن را نشان میدهد. همان طور که خواهیم دید مرد یا زن بودن و زنانگی و مردانگی در تقابل با یکدیگر قرار نمیگیرند. ممکن است فردی از نظر ظاهری مرد یا زن باشد اما رفتار او مطابق انتظاری که از یک زن یا مرد داریم، نباشد (محمدی اصل، 1388).
یکی از حوزههای مورد مطالعه علم جنسیت در بر گیرنده و حاوی مسائل و مطالب مربوط به هویتهای جنسی و جنسیتی و گرایشهای جنسی است؛ آن چه که امروزه نشان از اندکی رهایی در اذهان نسبت به جنس، جنسیت، هویت و گرایش دارد. حوزهای که از آن با عنوان LGBTQIA (در قسمت بعدی متن این اصطلاح معرفی خواهد شد) یاد میشود که در زبان فارسی، معادلهای چندی برای آن وضع شده است؛ معادلهایی چون دگرباش، فرانُرمگرا، اقلیت جنسی و غیره که در مطلبی جداگانه به این واژگان و مفاهیم ادبی در باب جنسیت پرداخته خواهد شد. به طور خلاصه میتوان گفت که این اصطلاح به افرادی اطلاق میشود که بر اساس تعاریف و هنجارهای مربوط به مسائل جنسی و جنسیتی در میانگین جوامع، تعریف نمیشوند و مطالعه درباره آنان، علم جنسیت در شاخه LGBTQIA را به وجود آورده و روز به روز، به روزتر میکند.
اکنون با فهم مفاهیم جنس و جنسیت، اصطلاح شناسی زیر میتواند مفهوم ترکیب LGBTQIA را مشخص کرده و درباره هر یک از اجزاء آن تعریفی مختصر و مفید ارائه دهد:
جنس: بُعد زیست شناختی طیفی میان مادینگی و نرینگی را در بر میگیرد
جنسیت: بُعد رفتار اجتماعی افراد است که طیفی است میان زنانگی و مردانگی.
هویت جنسی: ادراک آدمی است از اندام جنسی خویش.
هویت جنسیتی: ادراک آدمی است از رفتار اجتماعیای که به عنوان زن یا مرد یا جنسیتهای دیگر از خود بروز میدهد. همچنین در بر گیرنده علایق و سلایق وی است.
گرایش جنسی: کشش عاطفی و جنسی فرد به افراد دیگر بر اساس جنس و جنسیتشان، گرایش جنسی نامیده میشود که طیفی است میان همجنسگرا و دگرجنسگرا.
اقلیت جنسی: به افراد طیف ال جی بی تی کیو آی ای با این فرض که تعداد کمتری از عامه جامعه را تشکیل میدهند، اقلیت جنسی گفته میشود. همچنین تحت ستم بودن این افراد موجب میشود آنها تحت عنوان اقلیت ذکر شوند.
آندروژنی (androgyny): افراد آندروژنی افرادی هستند که میتوانند در قالبهای جنسیتی زنانه و مردانه با هر جنس زیست شناختی قرار بگیرند و نما و رفتار جنسی خاص آن جنسیت را از خود بروز دهند.
ال جی بی تی کیو آی ای (LGBTQIA): این اصطلاح در بر گیرنده افرادی است که به لحاظ هویت و گرایش جنسی و جنسیتی با آن چه اکثریت و عموم جامعه دارا هستند، متفاوت است. این اصطلاح، ترکیبی مخفف از همجنسگرای زن (lesbian)، همجنسگرای مرد (gay)، دوجنسگرا (bisexual)، تراجنسی (transsexual) و تراجنسیتی (transgender)، کوییر (queer)، دوجنسه یا میان جنسی (intersex) و هیچ جنسگرا (asexual) است.
همجنسگرا: افرادی که به لحاظ گرایش جنسی متمایل به همجنسان خود هستند
دوجنسگرا: افرادی که به لحاظ گرایش جنسی به جنس موافق و مخالف متمایلند.
تراجنسی: افرادی که جنس زیست شناختیشان با جنسیت اجتماعیشان مطابقت ندارد. این افراد برای دستیابی به این مطابقت دست به عمل جراحی تطبیق جنس میزنند.
تراجنسیتی: افرادی که جنس زیست شناختیشان با جنسیت اجتماعیشان مطابقت ندارد اما تمایلی به تغییر جسم و جنس خود نیز ندارند. آنها تنها ظاهر و رفتارهای جنس مخالف را از خود بروز میدهند و تمایل به داشتن هویت شناسایی با جنس مخالف دارند.
کوییر: این واژه در زبان انگلیسی به معنای عجیب و غریب است. اما به افرادی گفته میشود که به به هویتها به خصوص هویتهای جنسی و جنسیتی باوری ندارند یا آن را سیال میدانند و جنسیتشان را لزوماً بر مبنای جنسشان تعریف نمیکنند.
دوجنسه: این افراد که بدانها دوجنسی و میان جنسی هم گفته میشود، افرادی هستند که از بدو تولد دارای اندام جنسی دوگانه(از هورمونها تا آلت جنسی) هستند. این افراد میتوانند با عمل جراحی به یکی از جنسها بدل شوند.
هیچ جنسگرا: این افراد تمایلی به برقراری روابط جنسی چه به دلیل نداشتن تمایلات جنسی و چه به دلیل نخواستن ندارند. هیچ جنسگرایی میتواند ژنتیکی بوده یا در برههای از زندگی افراد ایجاد شود. این افراد در روابط عاطفی با افراد دیگر قرار میگیرند و حتی ممکن است با آنها وارد رابطه جنسی شوند اما تمایلی بدان ندارند.
البته که اصطلاحات مربوط به جنسیت و مربوط به حوزه فوق هر روزه در حال گسترش کمی و کیفی است اما اصطلاح شناسی ذکر شده میتواند زمینهای باشد برای فهم و درک بهتر مطالب آموزشیای که در این زمینه مورد خوانش قرار خواهند گرفت.
نویسنده:
وانیار
هفدهم می دو هزار و هفده
منابع استفاده شده:
سفیری، خدیجه، ایمانیان، سارا، جامعه شناسی جنسیت، انتشارات جامعه شناسان، تهران، 1388
محمدی اصل، عباس، جنسیت و زبان شناختی اجتماعی، نشر گل آذین، تهران، 1388
یک پاسخ
[…] گفتاری در باب مفاهیم و اصطلاحات علم جنسیت […]